از مغانه پارسی تا مجون تازی
انتشار کتاب «از مُغانهی پارسی تا مُجون تازی» (دگرگونی واژگانی و مایگانی پدیدهای ایرانی در سدههای نخست هجری) از دکتر حسین ایمانیان (عضو هیئت علمی و دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی)
این کتاب به این موضوع اساسی می پردازد که برخی از جریانهای ایرانی مانند ملامتیه و قلندریه در سیر تاریخی خود، از ایران پیش از اسلام به سدههای میانی هجری، با کمی دگردیسی، نخست از ایستگاه «مُجون» یا «مجانه» در بصره، کوفه و بغدادِ سدههای اول و دوم هجری گذر کرده، سپس در سدهی سوم و چهارم در برخورد با آموزههای دینی، به ذوق و سلیقهی تصوف و شریعت نزدیک شده و «ملامتیه» نام یافته و دوباره در سدههای میانی، از تصوف اسلامی دور گشته، به «مجانه» و اصل ایرانی خود نزدیک شده و «قلندریه» نام گرفته است. ساختار نزدیکِ واژههای «مُجون» و «مجانه» در تازی با «مُغانهی» پارسی، اشارهی آشکارِ نخستین فرهنگنویسان عربیزبان به غیرِ عربیبودن «مُجون» و همسوییِ باورها و رفتارهای گروه ماجنان در ادب تازی با آیینهای زرتشتی، ما را بر این میدارد که «مجانه» را عربیشدهی «مُغانهی» پارسی و شعر مجون را ترجمانِ ادبیات مغانه بپنداریم...
نویسنده پس از ریشه شناسی واژۂ مجون و مجانه در زبان عربی و اشاره به پارسی بودن آن، به تعریف رایج مجون در ادبیات عربی پرداخته است. وی در فصل های دیگر کتاب از همانندهای این پدیده یا جریان ادبی-اجتماعی با مکتبهای ملامتیه، قلندریه، فتوت و شیوۂ رندی در ادبیات پارسی سده های میانة هجری سخن گفته است.