فلسفه، شیوه ای برای زیستن، مشارکت در پرسشگری و گفتگو

۳۰ آبان ۱۴۰۰ | ۱۳:۳۴ کد : ۱۸۳۲۹ آخرین اخبار
تعداد بازدید:۶۴۹

این یادداشت به مناسبت 27 آبان ماه «روز جهانی فلسفه» نوشته شده است. این روز با هدف برجسته کردن نقش فلسفه در توسعه اندیشه بشری از سوی یونسکو نام گرفته است.

فلسفه و فلسفه ورزی سابقه و سنتی دیرپا در ایران زمین دارد که در تحلیلی واقع بینانه، به مثابه «روشی برای زیستن» بوده است. پیر آدو در کتاب «philosophy, as a way of life» به ما نشان می دهد که فلسفه ورزی چگونه با زندگی فضیلتمندانه پیوند می خورد. پاسداشت خِرد و خردورزی، افق دیدِ انسانی ما را می گشاید. فلسفه دعوتی است همیشگی به مشارکتِ همدلانه و دایمی در گفتگو، راهی است به رهایی از مرزهای تنگ و خودساخته و در مقابل، گشودن مسیر به سوی فهمِ «دیگری» و به سوی خوب زیستن.

ما محکوم به امید هستیم همانگونه که محکوم به گفتگو. خاطره جمعیِ ما از این حکایت دارد که طفره رفتن از گفتگو، انتخابی است که ما را به انسداد یا انزوا سوق می دهد و این می تواند در نهایت به نابخردی ختم شود، حداقل آنگونه که خانم باربارا تاکمن در کتاب «تاریخ بی خردی، از تروا تا ویتنام» روایت می کند.  

جای خوشحالی است که سنت خردورزی و فلسفه ورزی در منطقه فرهنگی کاشان به رغم همه فراز و فرودها و سوانحِ تاریخی جاری بوده است. این سرمایه، نشانگر حضور مردمانی است که با عقلانیتِ انباشته به سهم خود و نسل به نسل به صورت مدام و خستگی ناپذیر برای اینکه شمعِ خِرد را روشن نگه دارند در شکوفایی این منطقه مشارکتِ فعّال داشته اند تا اینجا را برای زندگیِ مبتنی بر فضیلت، روشن بینی و روشنگری آماده کنند. به نظر می رسد کامیاب بوده اند. چنین است که ما بر خوانِ گسترده فرهنگ کاشان نشسته ایم.

اکنون سؤال مهم این است که ما امروز با خردورزی و این سرمایه‌ی ارزشمند چه نسبتی داریم؟ نگارنده در این مجالِ ‌کوتاه فقط به این بسنده می کند که پیش از هر چیز باید از تفاخرِ صِرف به گذشته ای که پشت سرِ ماست، گذر کرد تا بتوان به حال و آینده ای اندیشید که پیشِ روی ماست. این، هنری است که با اعتماد به نفس، با خودآگاهی و بهره بردن شایسته از سرمایه گذشتگان می توان به کف آورد. این راه نه به تنهایی بلکه با مشارکت همگان و به شرط گفتگوی همدلانه و با هدف گره گشایی از مسائلی که به سرنوشت جمعی ما گره خورده است، ساخته و پیموده می شود. این مسائل، ذهن و زبان و زندگی ما را در نوردیده اند. از معنای زندگی بگیریم تا زندگی مدنیِ عادلانه تا مسائل مربوط به محیط زیست، ارتباطات انسانی و وضعیت‌هایی که نو به نو ساخته می شوند، همه و همه ما را ناگزیر از یافتن راه حل می کنند. بابا افضل در جایی می پرسد فکر چیست؟ و در جواب می گوید: «صورت کردنِ جان». فهمِ اولیه این کلام دعوتی است به سوی خردورزی. چون سرمایه اصلی و مشترک نوع انسان، خِرد است و درست است که زندگی انسان، در ظاهر از طبیعت و خاک شروع می شود اما در حقیقت و در عمق، از خِرد و خردورزی سیراب می‌شود. از این روست که در جای دیگری می گوید: جان از خِرد شاد است.

رضا رضازاده

دانشیار گروه ادیان و فلسفه


( ۴ )

نظر شما :